.۱) آبهای ژرف فسیلی: این نوع آبها در طی هزاران تا دهها هزار سال و بیشتر بین دوره های پلیستوسن و میوسن در زمین  و درحین رسوبگذاری درون اعماق زمین نفوذ کرده و محبوس شده اند.                                                                                                     خود این منابع دارای منشاء متفاوت هستند.مهمترین ویژگی این آبها  است که تجدید ناپذیر هستند و در چرخه هیدرولوژیکی وارد نمی شوند.در بعضی نقاط جهان مانند کشور لیبی در شمال آفریقا منابع غنی از آبهای فسیلی ژرف کشف شدند .در سال ۱۹۵۳میلادی و به گونه ای تصادفی و در زمان حفاری های نفتی این مخزن کشف شد و تخمینهای اولیه مقدار این ذخائر را تا ۱۵۰هزار کیلومتر مکعب برآورد نمود.از سال ۱۹۸۰ و در زمان حکومت معمر قذافی جهت برداشت شبانه روز حدود ۶/۵ میلیون مترمکعب از ۱۳۰۰حلقه چاه فسیلی و انتقال آن به سرتاسر لیبی حدود ۳۰ میلیارد دلار هزینه پیش بینی شده بود.این پروژه با سرنگونی قذافی بوقوع نپیوست.قابل ذکر است که آبدهی این چاهها با نوسان و تغییر روبرو بوده و از میزان آن کاسته شده است و بسباری از آنها دارایEC و SAR و TDS بالایی بودند.در مرز اردن و عربستان نیز یک آبخوان بزرگ فسیلی بنام Disiوجود دارد که قرار بود  ۹۹میلیون مترمکعب آب را به امان پایتخت اردن انتقال بدهد که به دلیل وجود آلاینده های رادیواکتیو این پروژه متوقف گردید.باید حتما دقت گردد که در بیشتر منابع آب ژرف فسیلی آثاری از آلاینده های رادیواکتیوی وجود دارد که البته می توان با بکارگیری سختی گیری این مشکل را حل کرد.این تکنولوژی در تعداد کمی کشور وجود دارد.به تازگی کشور عربستان نیز به دنبال استفاده از این نوع منابع می باشد. تعدادی ازمنابع آب فسیلی با ذوب یخهای پس از آخرین بیشینه یخچالی بوجود آمده اند. بسیاری از کارشناسان صرف نظر از نداشتن توجیه اقتصادی برداشت آنها را به دلیل شوری و تبعات محیط زیستی نمی پذیرند. 

 ۲) منابع آب با ساختار های نفتی .این آبها معمولا دارای کیفیت بسیار پایینی هستند و درحین حفاریهای عمیق نفتی به آنها می رسیم.

 ۳)منابع آب ژرف Geothrmal و معدنی که املاح فراوان دارند و غیرقابل استفاده می باشند.اگرچه از این نوع منابع می توان جهت گردشگری وآب درمانی استفاده نمود.

  ۴)آبهای ژرف آبرفتی .این نوع آبها بسته به شرایط هیدروژئولوژیکی و تکتونیکی تجدید پذیر هستند‌ در بسیاری از دشتهای کشور ما ایران چاههای آبرفتی از این دست از عمق ۴۰۰متر به بالا یاقت می شوند. مسلما تعدا اینها و مقادیر آبهایی که دارند قابل مقایسه با چاههای آبرفتی معمولی نمی باشند.

  ۵) آبهای ژرفی که تحت تاثیر گسل و حرکات گسلی در زیرزمین حرکت کرده و ممکن است از دسترس خارج بشوند ولی این از دسترس خارج گردیدن همواره به معنای بی ارتباط بودن با چرخه هیدرولوژیکی نیست.    در کشور ما اولین مرتبه در زابل سیستان و بلوچستان و در ارتفاعات هزارمسجد خراسان مطالعات آبهای ژرف صورت پذیرفت‌.اولین بار هنگامی که شرکت ملی فولاد ایران حفاری می نمود مطرح گردید.مقامات وزارت نیرو مدعی هستند که حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب ژرف تجدید پذیر(دقت شود آبهای فسیلی که بحث این روزها است خارج از این طبقه بندی است)وجود دارد...

همچنین عمق این نوع منابع بنه به ویژگیهای خاص هر منطقه و کشوری متفاوت است.در کشورهای شمال آفریقا حدود ۷۰۰تا ۱۶۵۰ متر در اردن حدود ۱۲۰۰متر و در کشورما ایران از ۴۰۰متر به پائین را چاه ژرف تلقی می کنند.اگرچه در مناطقی مانند خراسان رضوی ،جنوبی و داشلی برون ما عملا چاههایی با اعماق بیشتر از این  داریم  که چاه عمیق محسوب می گردند نه ژرف .متاسفانه یکی از پیامدهای برداشت از آب چاههای ژرف از نوع غیر تجدید شونده مسئله Subsidence و فرونشست بالا است.اگرچه این معضل برای تمامی چاههای آبرفتی که بشدت کاهش سطح آب زیرزمینی دارند وجود دارد ولی این روند فشار هیدرواستاتیکی منفی در چاههای ژرف غیر قابل تجدید بمراتب بیشتر است.این پدیده بطور طبیعی درهنگام برداشت آب باعث کاهش فشار آب بین منفذی گردیده و فرونشست را بوجود می آورد.

ما درایران آبهای Geothermal و گرم زیادی داریم که روند پیدایش در بسیاری از آنها بی ارتباط با دو پدیده Sedimentation  و  Tectonic نیست .این دو پدیده در اعماق زمین شرایطی را از نظر تشکیل مخزن و Cap و تله بوجود آورده و باعث گرم شدن آب می گردند.بنابراین درمدیریت آبهای ژرف اولا شناخت نوع و هندسه این نوع آبها مهم است و ثانیا درصورت حتی تجدید پذیر بودن پدیریت مصرف آنها خیلی حیاتی است. بسیاری از آبهای گسلی منابع بیرون حوضه ای هستند و درصورت برداشت از این آبها مشکلات زیست محیطی  و فرونشست د  کشورما ایجاد نمی کنند.مانند چاههایی  گسلی که در بخش سرانی و منطقه گلول در خراسان شمالی وجود دارند.از آنجایی که کشور ایران در منطقه ای خشک و نیمه خشک قرار داردما مجبوریم که دیدگاهای حوضه آبریزی داشته باشیم و نسبت به عملیات آبخوانداری و آبخیزداری صحیح ،جلوگیری از فرسایش و رسوبگذاری و برداشت و مدیریت صحیح از منابع آب در بخشهای شرب ،صنعت و به ویژه کشاورزی داشته باشیم.یکی دیگر از راهها استفاده کاملا بهینه و بهره برداری با Optimal   Discharge است.این منابع خود دارای پیچیدگیهای فراوانی در مطالعه در فازهای صفر، یک و دو و اجرا می باشد چرا که قوانین جریانهای آشفته و توربیلانسی و غیر خطی در هیدرولیک جریان آنها حاکم است.در نتیجه اکیدا توصیه می گردد فقط در کشور ما بهره برداری از آبهای ژرف صرفا در نوع گسلی تجدید شونده صورت پذیرد...

هنگامی که به تاریخچه استفاده از آبهای ژرف می نگریم مشخص می گردد که درسال ۱۳۹۶ دولت با هدف تامین فوری آب شرب مردم سیستان یک بودجه ۲۵ میلیارد تومانی درنظر گرفته است.بتدریج در سال ۱۳۹۷ بیرون آمدن آب از چاه ژرف منطقه زابل در رسانه ها منعکس شد.اما همینجا اظهار نظرها و پروپاگانداهایی بسیار اغراق آمیز و فاقد وجاهت علمی مبنی براینکه رودخانه ای بزرگ در بیش از ۱۰۰۰متر از زیر ایران می گذرد عنوان گردید!!!!!!!

آبی که به بیرون ریخته شد دارای آبدهی قابل ملاحظه ای بود ولی غافل از اینکه بخشی از Dischargeآب شامل پمپاژ گل حفاریDrill Mud بود(عمق ۲۲۰۰متر).همچنین آبی که بصورت آرتزین فوران می کند(سطح پیزومتریک  بالاتر از سطح طبیعی زمین قرار می گیرد و آب استخراج شده چون می خواهد خودرا به سطح پیزومتریک برساند فوران یا آرتزین می کند)ابتدا مقدارش زیاد است .در آنجا نیز دبی اولیه بین ۳۰ تا ۴۰ لیتر درثانیه بود ولی بعدها به ۳ لیتر درثانیه رسید.بطورکلی آب اکثر چاههای ژرف به ویژه آبهای ژرف غیرقابل تجدید دارای کیفیت پایینی هستند.در حال حاضر بین ۱۵۰۰تا ۱۹۰۰ روستا در استان سیستان و بلوچستان با مشکل "آب"روبرو هستند.حتی در خوشبینانه ترین شرایط و با آماده بودن شرایط اعتباری باز هم استفاده از این نوع منابع را توصیه نمی کنم ولی تحت شرایط خاص و برای کوتاه مدت و برای تامین آب شرب(که ماندگار نیست و سریع تخلیه می گردد)و درصورت مناسب بودن تمامی فاکتورهای کاتیونی و آنیونی مناسب برای شرب(تائید منحنی شولر)را تایید می نمایم.اگرچه همانطور که اشاره شد اینها راه حل نیست بلکه مسکنی موقت است و لذا باید به فکر جانشینی سایر راههای حاصل از مدیریت بهینه مصرف و غیره باشیم.